درددلی با شما، آره با شما، آره با شمام دیگه، بله،یه دقه بیا اینجا، بیا
بعنوان کسی که همیشه اخبار عکاسی را پیگیری میکنم بارها شاهد اخباری از این دست بودهام که نشریهای محلی، سراسری یا وبسایت، وبلاگ و نهادی عکسی از یک عکاس را برداشته و بدون اجازهی او استفاده کرده است و وای به فردای آن روز. بیانیه پشت بیانیه، مانیفستهای آتشین، درخواست غرامتهای آنچنانی، پستهای احساسی، لینکبازی و خلاصه فریادهای وامصیبتی که بلند میشود و قیصریهای که باید بسوزد و میسوزد. اما آیا هیچوقت خودمان مرتکب چنین رفتاری نمیشویم؟
حالا کسی وسط این همه کار و گرفتاریهای روزمره، با دلی خجسته میرود دنبال یافتن اطلاعات و منابع بیشتری در مورد «روز جهانی عکاسی» که به تصادف در اینترنت دیده است و یادداشتی بر آن مینویسد تا بلکه راه معرفی آن روز به هموطنانش هموار شود. حالا کوچکترین و کمترین کاری که دیگران میتوانند بکنند آیا این نیست که حداقل اگر جایی آن مطلب یا بخشی از آن را عینا کپی کردند، نامی از پدیدآورندهی آن یادداشت ببرند و لینکی بدهند به تریبونی که آن را برای نخستین بار منتشر کرده است؟ آن هم نه با فونت میکروسکپی روی زمینهای همرنگ؟ مخصوصا وقتی پائین سایت و وبلاگ خود هم نوشته باشند لطفا امانت و اخلاق را رعایت فرمائید.
عزیزان من، اگر مطلبی روی اینترنت خواندید و از آن خوشتان آمد یا به آن مستقیما لینک دهید یا اینکه گزیدهای از آن را انتخاب کنید و در وبلاگ یا وبسایتتان بیاورید و در ادامه به منبع اصلی لینک دهید نه اینکه بردارید کل مطلب را عینا دوباره روی وب خود کپی کنید. این کار بسیار آماتوری، ناشیانه و غیراخلاقی است. حتی اگر در پایان مطلب کپی شده منبع را ذکر کرده باشید. درستی این حرف مرا از هر استاد روزنامهنگاری یا ارتباطات که خواستید جویا شوید.
چهارشنبه شب که نشستم و علیرغم گرفتاریهای هر روزهام این یادداشت را نوشتم، بارها در اینترنت عبارت «روز جهانی عکاسی» را به فارسی جستجو کردم. هیچ لینکی نبود. هیچ توضیحی نبود. ولی همین الان شما این عبارت را جستجو کنید و نتیجه را ببینید. یک نگاهی به نتایج بیندازید و لیدهایی را که گوگل زیر هر لینک مینویسد بخوانید. ببینید چه نتیجهای میگیرید. حتی علامت تعجبی که من در انتهای تیتر سایت عکاسی برای یادداشتم گذاشته بودم را هم تغییر ندادهاند. نامی از نویسنده هم نیست. مو به مو کپی کردهاند؛ اما دریغ از ذرهای خلاقیت در دزدی. بابا حداقل بکنش دوتا علامت تعجب؛ اینجوری !!
از آن طرف تعدادی از این وبلاگهای "فقط خودم میخوانی و خودت"، از اینها که طرف عکس خودش با بکگراند غروب را در حالت تفکر و انگشت به زنخدان مبارک، گذاشته گوشهی وبلاگ، برداشتهاند جملهی اول یادداشت را بلند کردهاند و در ادامهاش نالیدهاند که وامصیبتا، بدبخت شدیم؛ همهی کشورها الان دارند میزنند و میکوبند برای «روز جهانی عکاسی» و ما اینجا سماق میمکیم. آقا جان بذار روشنت کنم اگر آن یادداشت را من نوشتم حالا هم با جرات میگویم همین الان از حدود ۲۰۵ کشور عضو رسمی سازمان ملل کمتر از ۴۰ کشور این روز را به رسمیت میشناسند. حالا هی چسناله راه بنداز که ما بدبختیم و عقبیم و بیچارهایم و هیچی نداریم و آخرش هم وصلش کن به کهریزک. چسناله نکن. سواستفاده نکن. این روز هنوز راه درازی در پیش دارد تا واقعا جهانی شود.
دوستان عزیز و همکاران گرامی من، گرامیداشت «روز جهانی عکاسی» فقط در این خلاصه نمیشود که در کپی کردن با هم مسابقه بگذاریم یا جملات کلیشهای بنویسیم و پشت سر هم پیامک و ایمیل به هم حواله کنیم که عزیزم روزت مبارک. اولین قدم جدی ما برای گرامیداشت این روز شاید و شاید و شاید در این باشد که خیلی ساده فقط حرمت یکدیگر را حفظ کنیم و به حریم همدیگر تجاوز نکنیم. ابتدا خودمان امانتدار امین ِ داشتههای خودمان و همکارانمان باشیم تا فردا روزی که فلان نشریهی زاغارت حقی از هر کداممان ضایع کرد بتوانیم با گذشتهای پاک و بیابهام در برابرش بایستیم و اعتراض کنیم.
پینوشت:
۱. ظریفاندیش ِ نازکبینی برایم نوشته که ظاهرا «فرشید آذرنگ» در مقدمهای که بعنوان مترجم بر کتاب «اتاق روشن» اثر «رولان بارت»، که توسط نشر «حرفه هنرمند» چاپ شده، نگاشته است اشارهای به مناسبت عکاسانهی روز ۱۹ آگوست داشته است ولی ظاهرا مسکوت مانده است.
۲. آییننامه بازنشر مطالب سایت عکاسی