جایزه‌ی بخش «فاین آرت» مسابقه‌ی تیرگان ۲۰۱۳


                    
  
  طبق اعلام هیات داوران بخش عکاسی جشنواره‌ی فرهنگی و هنری تیرگان ۲۰۱۳ که به میزبانی شهر تورنتو، مرکز ایالت انتاریوی کانادا، برگزار می‌شود، در بخش «فاین آرت» رتبه‌ی نخست نصیب اثری از کاوه بغدادچی شد. گزارش کامل‌تری از این مسابقه را در این یادداشت بخوانید. 

جایزه‌ی عکاسی پرتره‌ی گتی ایمجز


                

   آژانس گتی ایمجز اقدام به انتشار فراخوان نخستین جایزه‌ی عکاسی پرتره کرده است. این جایزه به صورت گرنت ۱۰ هزار دلاری اهدا خواهد شد. شرایط و راهنمای شرکت در این رویداد عکاسی را می‌توانید اینجا بخوانید.

پادکست نشست «تصویر و تصویرپردازی در فضای دیجیتال»

              
 
  نشستی علمی و پژوهشی با عنوان «تصویر و تصویرپردازی در فضای دیجیتال» دوشنبه ۱۴ اسفندماه ۹۱ در فرهنگستان هنر تهران برگزار شد. فایل صوتی مطالب تئوریک ارزشمند و جذاب ارائه شده در این نشست یک روزه را می‌توانید در لینک‌های زیر بشنوید یا دانلود کنید:

-  عکاسی دیجیتال و دیداری شدن الگوی ارتباطی ایرانیان، نعمت الله فاضلی (+)
-  آینده‌ی تصویر دیجیتال، محمدرضا طهماسب‌پور (+)
-  عکاسی دیجیتال و استعاره‌ی مدرن به مثابه‌ی مقاومت، حامد کیا (+
-  بررسی کارکردهای عکس در انجمن‌های مجازی زنانه، افسانه کامران (+)
-  تجربه‌ی حس‌آمیزی دیدن - شنیدن موسیقی در نرم‌افزارهای رایانه‌ای پخش موسیقی، محمدرضا مریدی (+)
-  فتومونتاژ واقع‌نما و تصویر دیجیتال، مهدی مقیم‌نژاد (+)
-  نشانه‌شناسی اجتماعی مردانگی در عکس‌های مطبوعاتی دهه ۵۰ و ۶۰ و تصاویر دیجیتال دهه‌ی ۸۰ خورشیدی، محسن حسن‌پور (+)

726347623462802


اوبر: کاش می‌دونستم چرا امشب این قدر افسرده این آنری. تقصیر ماست؟
 
سونیا: آنری می‌خواد هم واسه‌اش اتفاق خوب بیفته و هم نیفته. می‌خواد هم موفق بشه هم نشه، هم کسی باشه هم نباشه. هم شما باشه اوبر، هم یه آدم سرخورده، می‌خواد هم کمکش کنیم هم ولش کنیم. آنری اینه اوبر، یه آدمی که از شادی به غم می‌رسه، از غم به شادی. کسی که یهو هیجان زده می‌شه، بلند می‌شه و هیجان زده فکر می‌کنه زندگی پر از وعده ست، خودش رو با جایزه‌ی راسل یا نوبل تصور می‌کنه، حس و حال یه دسیسه چین هیجان زده رو به خودش می‌گیره، و یهو بی‌دلیل از پا در می‌آد و فلج می‌شه، به جای عجله، بی‌تابی، شک و تردید، و به جای اشتیاق، دودلی بی‌حساب می‌آد سراغش، بعضی‌ها می‌تونن با زندگی کنار بیان و بعضی‌ها نمی‌تونن... 

یاسمینا رضا - سه روایت از زندگی - برگردان: فرزانه سکوتی - نشر نی

گزارشی از فروش عکس در دومین «حراج تهران»


                      
 
    دومین دوره‌ی حراج تهران شامگاه جمعه ۷ تیرماه ۹۲ در محل هتل آزادی تهران برگزار شد و بیش از ۸۰ اثر از هنرمندان ایرانی ارائه شد. در پایان حراج نیز تمام این آثار به ارزش ۶ میلیارد و ۵۴۵ میلیون تومان به فروش رفتند تا شبی غرورانگیز برای هنر معاصر ایران رقم بخورد. 
  در میان این آثار به فروش رفته ۸ عکس نیز در مجموع به قیمت ۲۲۱ میلیون تومان فروخته شدند. گزارش کاملی درباره‌ی بخش عکس دومین حراج تهران را در این یادداشت بخوانید.

«برساختن» به جای «بازنمودن ناب»


  متن زیر نسخه‌ی کامل یادداشتی است که به عنوان مقدمه و معرفی برای نمایشگاه عکس‌های محمد خضری مقدم نوشته بودم که با عنوان «بی‌پایان» از ۳۱ خرداد تا ۵ تیرماه ۹۲ در گالری سیحون برگزار شد. خلاصه‌ای از این متن در بروشور نمایشگاه به چاپ رسید و متن کامل آن نیز در محل نمایشگاه قابل دسترسی بود. 

  
   "عکس‌های محمد خضری مقدم در نمایشگاه «بی‌پایان» در نگاه اول بسیار آشنا ولی همزمان غریب و اگزوتیک به نظر می‌رسند. در این عکس‌ها شاهد حضور عناصری هستیم که در زندگی هر روزه‌ی ما ایرانیان دارای معانی جاافتاده‌ و آشنایی هستند اما در آثار این نمایشگاه در بستر و فضایی ناآشنا و نامتجانس به کارگیری شده‌اند و در ظاهر تنها ارتباط بینشان با هم در راستای رسیدن به فرم و فیگورهای مورد نظر عکاس بوده است. به عبارتی شاید به نظر برسد فقط برای دستیابی به تصویری انتزاعی و فیگوراتیو بوده که از عناصری تا این حد آشنا در حالت‌هایی چنین ناآشنا استفاده شده، آن‌سان که در کارها حتی با نوعی آشنایی‌زدایی هم روبرو هستیم. 
   
  عکاسی از بدو پیدایش تاکنون نسبت مستقیمی با جنبه‌های گوناگون مرتبط با هویت و خاطرات انسان‌ها داشته است. گاهی با وفاداری به واقعیت و گاهی با گریز به وادی خیال و پندار دست به ثبت و ضبط هویت، اندیشه‌ها و احساسات درونی آدمیان زده است. این ثبت به تازگی و در دنیای هنر تجسمی کنونی نه تنها چندان نشانی از عالم واقع ندارد بلکه برای دستیابی به نتایج و هنجارهای زیبایی‌شناختی روزآمد هر چه بیشتر در پی آشنایی‌زدایی و فاصله گرفتن از تصورات رایج و جاافتاده و حتی به چالش کشیدن برداشت‌ها و تجربه‌های زیسته‌ی اجتماع از مفاهیم و پدیده‌های پیرامونی است که هنرمند در آن زیست می‌کند.  

 شاید به جرات بتوان دوره‌ی کنونی در تاریخ هنرهای تجسمی را به دلیل خلاقیت و ساختارشکنی‌های بی‌شمار و متنوع باشکوه‌ترین و درخشان‌ترین دوران آن دانست. بدون شک تولیدات مرتبط با عکاسی نیز بخش مهمی از چنین حجمی از ساختارشکنی‌ و بدعت‌ را به عهده دارد. در این میان و در زمانه‌ای که هنر فیگوراتیو و انتزاعی بیش از گذشته ارزش پیدا کرده، عمل عکاسانه بیشتر به سمت «برساختن» به جای «بازنمودن ناب» حرکت کرده است. از سوی دیگر نیز استفاده از عناصری که از پس گذر سال‌ها در عرصه‌ی عمومی و خاطره‌ی جمعی جوامع شناخته‌‌شده‌ و دارای معانی عامی هستند برای اشاره‌ به باورهای مرسوم و عرفی شکل‌گرفته پیرامون آن عناصر یکی از تکنیک‌های پرکاربرد و موفق دنیای هنر تجسمی امروز است.

 جدا کردن المان‌هایی، که از طریق نشانه‌شناسی به معانی و مفاهیمی مشترک اشاره می‌کنند و در میان مردم به جایگاهی نمادین و استعاری رسیده‌اند، از بستر اصلی حضور هر روزه‌شان در جامعه و هم‌نشین کردن آنها با عناصری که به ظاهر هیچ نوع سنخیت و همراهی متجانسی با آنها ندارند برای رسیدن به مفاهیمی تازه و خوانشی دوباره از فضایی که این المان‌ها در آن حاضر هستند نقش‌مایه‌ی اصلی این تکنیک است. روشن است که غافلگیر کردن مخاطبان و به چالش کشیدن باورهای مرسوم و خاطره‌ای جمعی که‌ آنها پیرامون بستر همیشگی ارائه‌ی چنین عناصری در عرصه‌ی عمومی دارند، نقش مهمی در ساختار این تکنیک هنری بازی می‌کند.
 
    به عبارتی هنرمند سعی دارد با این کار دست به کار ایجاد روایتی جدید از فضایی بزند که هرگز وجود نداشته است ولی به مثابه‌ی یک آشنای دور اما رفته از یاد در عمق خاطرات همگی ما سوسو می‌زند. این پیوند کم‌رنگ و احساس هم‌ذات‌پنداری ناخودآگاهی که مخاطب در ارتباط با چنین آثاری احساس می‌کند همگی محصول همان انتخاب و بکارگیری المان‌ها و نشانه‌هایی است که همزمان از جهاتی آشنا ولی در عین حال غریب به نظر می‌آیند.
  
   در واقع در چنین آثاری بین آنچه مخاطب از سرشت و هستی آن عناصر سراغ دارد با نحوه‌ی بکارگیری آن در اثر حاضر تناقضی وجود دارد که رمز درگیر کردن ذهن مخاطب با اثر و زمینه‌ساز مشارکت او در فرایند خوانش معنا و رمزگشایی آن است. البته روشن است که مخاطب در این‌گونه آثار قرار نیست لزوما به همان معنی و برداشت مرسوم گذشته از آن مفاهیم شناخته شده دست یابد و معمولا به رویکردی تازه و متفاوت می‌رسد."