فریبندگی گذشته
یکی دو ماه پیش برای انجام کاری شخصی به موزهی هنرهای معاصر تهران رفته بودم. با اینکه خودم خبرش را تنظیم کرده بودم ولی پاک یادم رفته بود که چنین نمایشگاهی آنجا برپاست. بعد از انجام کارم فرصتی دست داد تا گشتی در میان گنجینهی عکسهای تاریخی موزه بزنم که پس از مدتها دوباره از انبارها بیرون آمده بود. باید اعتراف کنم گردش در فضای موزه و راهروهایش، با آن معماری دلنشین کامران دیبا، همیشه برایم تجربهی لذتبخشی از آب درآمده و حس و حالی که از چنین تجربهای گرفتهام راهگشای بسیاری از گرفتاریهای ذهنی و خیالاتم شده است. راهروهای خاطرهانگیز اینبار با تصاویری همراه بودند که هرکدامشان ربطی به تاریخ پرفراز و نشیب و سیر تکامل عکاسی پیدا میکردند و از نزدیک دیدن آثار نامهای تکرارشوندهی تاریخ عکاسی آن هم در فضای دوستداشتنی موزه تجربهای بود که حیف میشد اگر از دستم میرفت. اما چیزی که بیشتر از عکسها برایم جالب بود تماشای کلکسیون دوربینها و لوازم قدیمی عکاسی متعلق به مجموعهی شخصی محمدعلی جدیدالاسلام بودند که در طول برگزاری نمایشگاه در موزهی هنرهای معاصر به عنوان امانت به نمایش درآمده بودند. خیلی به این فکر کردم که صاحب چنین مجموعهی شخصی گستردهای این دوربینها و ادوات عکاسی حجیم را در چه فضایی نگهداری میکند. هر چه هست محل نگهداری اینهمه شی قدیمی دوستداشتنی باید جای جالبی برای پرسهزدن و ارضای کنجکاوی باشد. چه رازی در اشیای قدیمی و میراث گذشتگان هست که برایمان اینطور جذاب و فریبنده به نظر میرسند؟